غفلت و درمان آن
علم هنگامی در رفتار ما اثر دارد که در ذهن ما حضور داشته باشد و نسبت به آن آگاهي داشته باشيم.
ما چيزهای بسیاری را ميدانيم، اما گاه توجه به چيزهاي ديگر آن چنان ما را مشغول کرده است که انگار نمیدانیم.
همه ما معتقديم که خداي متعال حضور دارد و همه ما را ميبيند و نه تنها ما را ميبيند بلکه به راز دل همه ما هم آگاه است؛ يعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْينِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ. همه ما اينها را ميدانيم، اما در شبانه روز چند دقيقه به اين مسئله توجه داريم؟
مسايل زندگي آن قدر ذهن ما را مشغول ميکند که از دانستههایمان غفلت ميکنيم و آن علم بياثر میشود.
قرآن نیز وقتي ميفرمايد: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ دلیل آن را غفلت معرفی میکند؛ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ.
در آیه 26 از سوره صاد نیز میفرماید: وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يوْمَ الْحِسَابِ.
نمیفرماید علت اینکه کسانی جهنمي شدند این بود که قیامت را انکار کردند.
میفرماید: بِمَا نَسُوا يوْمَ الْحِسَابِ؛ ميدانستند اما مثل اینکه نميدانستند؛ فراموش کردند.
اگر از کسی که چیزی را فراموش کرده است، درباره آن مسئله بپرسند، به ياد ميآورد و پاسخ میگوید؛ جوابش هم درست است. اما وقتي توجه ندارد، مثل این است که نميداند و تأثيري در رفتارش ندارد.
درمان غفلت
برای درمان این مشکل باید کاري کنيم که اين توجه بيشتر شود و دوام پيدا کند. باید وسایلي فراهم کنيم که موجب توجه ما شود و کمتر غفلت کنيم.
ممکن است کسي بگوید که اگر ما بخواهيم دائما به خدا و حضور او توجه داشته باشيم، به هيچ کار ديگري نميرسيم و از درس، کار و وظایف دیگرمان باز میمانیم.
در پاسخ به این سخن باید گفت که بله در ابتدای کار اين طور است، اما وقتي انسان تمرين کند طوري ميشود که بین این حالات هيچ تنافي نمیبیند.
برای مثال وقتی مصيبت شديدي براي انسان پيش ميآيد، غذا ميخورد، نماز ميخواند و کارهايش را انجام میدهد، اما در همه اين حالات آن حزن در عمق دلش هست و توجه دارد که مصيبتي به او رسيده است.
بنابراین انسان میتواند مرتبهای از توجه را داشته باشد و با کارهاي ديگرش هم منافات نداشته باشد.
کساني که عواطف و محبت شديدي به کسي دارند، شبانه روز نميتوانند او را ياد نکنند؛ حتی در خواب هم او را فراموش نميکنند، ولی اين طور نيست که زندگيشان تعطيل شود. درمورد ياد خدا هم همينگونه است.
قرآن در وصف اين اشخاصي با اين ويژگي ميفرمايد: رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ.
خداوند در این آیه از مرداني به تحسین یاد میکند که پرداختن به تجارت و معامله آنها را از یاد خدا غافل نمیکند.
روشن است که تجارت و معامله به عنوان نمونه ذکر شده است، و منظور هر نوع کسب و کار و زندگی است، و حتي شامل حيوانيترين کارها نیز میشود.
البته اين به معنای آن توجه کامل نيست که اولياي خدا داشتند؛ به این معناست که به کلي غافل نمیشوند و آبباريکهاي از توجه ته دل آنها هست.
مشکل این است که انسان غافل و سرگرم شود و به کلي مسئله فراموش کند. اين خطرناک است؛ لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ.
خداوند نميفرمايد که هيچ توجهي به همسر و فرزندانتان نداشته باشيد؛ میفرماید پرداختن به زندگي و زن و فرزند شما را از یاد خدا غافل نکند.
انسان میتواند تمرين کند که در ته دل رابطه و توجهی هرچند ضعيف به خدا داشته باشد. باید شخص برنامهاي داشته باشد و عواملي را براي خودش فراهم کند که به کلي سرگرم دنيا نشود.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مصباح یزدی